خورشيدخورشيد، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

خورشید

براي مهرشادم، عمرم، نفسم

1392/6/5 9:05
نویسنده : مامان خورشید
942 بازدید
اشتراک گذاری

 برادرم، باباي مهرشاد داره سعي مي كنه پول جمع كردن رو يادش بده.  مهرشاد يه اسباب بازي درخواست كرده، باباش بهش گفته سعي كن تو خرج هاي ديگرت صرفه جويي كني تا بتوني پول جمع كني.

مهرشادم كه قربونش برم از اول تابستون توي خرت و پرت هاي خياطي دو تا مامانجوناش گشته بود با دكمه و مرواريد و اينا انگشتر و گردنبند درست مي كرد و به ماها مي فروخت و ما هم كه از برنامه پول جمع كردنش خبر داشتيم بابت هر كدوم بهش پول مي داديم.

حالا يه سري انگشتر درست كرده و آورده بود خونه مامان سوسن و تا من اومدم ازش بخرم، مامانش اشاره كرد كه نه ديگه بسه، خيلي رفته تو فاز پول جمع كردن و بهش گفتيم انگشترا رو همينجوري هديه كنه.

اينا رو داشته باشيد كه يهويي ديدم مهرشاد خان داره برا بابامهدي توضيح مي ده كه : اين انگشتر كه انتخاب كردي مال ابراهيم پاشا بوده و قبلن سه تومن مي فروختم، حالا چون حراجه دو تومنش كردم.

يعني ديگه شما خودتون وضعيت جماعت ما ها رو تصور كنيد.

پسندها (1)

نظرات (11)

مامانی درسا
5 شهریور 92 11:35
میگم تو بساط مهرشادی سرویس خرم داشت برام بردار البته اگه حراچش کرده بود ها ........قربونش برم حسابی چه اقتصادی شده ........
مامان تارا و باربد
5 شهریور 92 12:50
بارک الله فکر اقتصادی هزار آفرین من جای شما باشم به جای 3 تومن 4 تومن می خرم
مامان آرشيدا قند عسل
6 شهریور 92 11:40
اي پسر بلا با اين شم اقتصادي كه داري ديپلم نگرفته مزداهه رو خريدي
مسی
13 شهریور 92 15:06
فلونه بابت ارزون شدن دلار نگران بود من بهش گفتم مامان جان خوبه که دلار بیاد پایین گفت من 20 دلارم ارزون میشه اخه گفتم 20 دلارت و من دلاری 4000 تومن می خرم خوبه؟ گفت اره (فکر کنم دلار 3000 تومن شده بود ) بعد دلار دوباره رفت بالا گفت مامان دلار گرون شده الان یعنی دلارهای منم گرون شده دیگه ؟ گفتم عزیزم من دلار تورو 4000 تومن حساب کردم که ، گفت خوب اونوقت دلار ارزون بود من 4000 تومن قبول کردم الان احساس می کنم نکنه سرم کلاه نرفته باشه!!!!
مسی
13 شهریور 92 15:10
ولی پول حمع کردن و پس انداز کردن و باید به بچه ها یاد بدیم خیلی خوبه ، و محدود بودن رو اینکه تا حد مشخصی حق خرید دارند (من تا چند سال پیش حواسم نبود خرید برای دخترم نامحدود بود توی سوپر مارکت و شهر کتاب) حالا محدوده البته توی شهر کتاب فقط در مورد کتاب محدودیت اینه که کتاب نخونده نداشته باشه از سری قبل
در هر حال مهرشاد پسر موفقی میشه ، باید بره وزیر اقتصاد بشه


كلا خيلي حاليشه تو هر مسئله اي كه فكرشو كني.
من قربون فلونه ام برم. دلاراشو مي خرم با چك سفيد امضا.
هدیه خدا- فریماه
14 شهریور 92 0:05
ای جان به مهرشاد اقتصادی ما. افتاده تو درآمدزایی.
سیما مامان هلیا
16 شهریور 92 8:26
خداوند لبخند زد و دختر را آفرید روزت مبارک
عمه ی آتنا
16 شهریور 92 10:54
دختران فرشتگانی هستند از آسمان برای پر کردن قلب ها با عشق بی پایان... خورشید خانوم روزت مبارک
مامان نیروانا
18 شهریور 92 12:02
الهی من قربونش برم مهرشادم که چه باحال بازاریابی میکنه. خیلی لذت بردم از کارش. جونم
مامان آرشیدا کوچولو
18 شهریور 92 14:39
مامان آتنا
25 شهریور 92 11:49
خیلی خورشید خانوم زیبایی دارین. خدا حفظش کنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید می باشد