خورشيدخورشيد، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

خورشید

عزيز دل عمه

1392/8/6 9:35
نویسنده : مامان خورشید
1,066 بازدید
اشتراک گذاری

مهرشاد عزيزم مسافرت رفته بود و اونجا كلي عكس انداخته بودند كه ظاهرا يكسري از عكس ها به خاطر اشتباه برادرم پاك شده بوده و همسرش ناراحت بوده كه برادرم به شوخي ميگه عيب نداره دوباره مي ريم  اونجا و همون عكس ها رو دوباره مي اندازيم.

مهرشاد هم ميگه: نميشه كه اونوقت احساسمون توي اون لحظه چي ميشه، خوشحاليمون و لبخندمون كه موقع انداختن اون عكس ها داشتيم چي ميشه؟ اونا رو كه نميشه دوباره انداخت.

يعني مهرشاد خودت به عمه بگو وقتي تو نبودي ما چجوري از ذوق ضعف مي كرديم؟

پسندها (1)

نظرات (9)

مامان تارا و باربد
6 آبان 92 9:51
عزیزم فدای این استدلال و طبع لطیفش
مسی
6 آبان 92 22:05
چه قدر عجیب توی این عکس ها حالت نگاهش ادمو یاد خورشید میندازه . راست میگه حس ادم ...


مرسي از اين حست، انقدر دلم مي خواد همه متوجه بشن كه اين دوتا خيلي بهم نزديكند.
مامان آرشيدا قند عسل
8 آبان 92 10:18
اي جانمممممممممم شيرين زبوني تو خانواده تون ارثي پس


به خوشمزگي آرشيدا كه نمي شن
معشوقی عاشق
12 آبان 92 0:13
بچه ها نعمت بزرگین
مامان آرشیدا کوچولو
13 آبان 92 1:36
آخی چقدر احساساتش رو قشنگ بیان کرده همینه که عمه عاشقشه


باورت ميشه واقعا با خورشيد برام فرقي نداره.
مامان نیروانا
13 آبان 92 10:04
فدای اینهمه احساس زیبات مهرشادجان! حقا که برادرزاده ی خلف مامان خورشیدمی
الهی هر لحظه ت شادتر و پرلبخندتر و پراحساس تر از لحظه ی پیش باشی عزیزدلم.


ممنون و و براي همه بچه ها اين آرزوي خوب رو مي كنم.
مامان تارا و باربد
19 آبان 92 10:35
سلام عزیزم کجائید شما خوبین ------------------------------ اره عزيزم يكم سرم شلوغه.
امي تيس
20 آبان 92 7:51
سلام مامان عزيز.ماشالله به اين گلهاي دوست داشتنيتون ممنونم كه اين همه به دخترك من لطف دارين الهي خداوند مهربون هميشه توي زندگي زيباتون بارون رحمت و طراوت بباره.ديگه نگي پير شدم دختركمون بگه هذيون گفتي.... ----------------------------------------- ممنون از آرزوي قشنگتون.
مامان تارا و باربد
27 آبان 92 8:52
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید می باشد