خورشيدخورشيد، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

خورشید

براي تو 78 (يعني تا خورشيد به سوم برسه مو رو سر من مونده؟)

1392/9/12 9:27
نویسنده : مامان خورشید
1,286 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از ظهر ها حدوداي ساعت 4/5 تا 5 مي رسم خونه مامانم و به خورشيد. خانوم كه تازه از خواب بعد از ظهر بيدار شده با كلي ناز و ادا و با حدود صرف نيمساعت تا يكساعت وقت آماده ميشه تا بريم خونمون و خوشبختانه خونمون دو تا كوچه بالاتر از مامان ايناست و تقريبا حدوداي 6 شروع مي كنه انجام تكاليف با نهايت خونسردي و بازيگوشي و نهايت حرص خوردن منو و سردرد گرفتنمو و ديوانه شدنم. گاهي تا 9 درگير تكاليفشه و گاهي هم تا 8 تموم ميشه. نوع تكاليف خيلي فرق كرده و چون بيشتر به صورت طرح سواله بايد همراهشون بود و براشون سوال ها رو خوند تا بتونن حل كنن. بعضي سوال ها هم واقعا سخته. كلي كتابهاي كمك آموزشي كه بخشيش تو مدرسه حل ميشه و بخشيش تو خونه و كلي پلوكپي. نمي دونم اين روش ها خوبه يا نه. ولي واقعا برا بچه هايي مثه خورشيد كه ظهر ها مي خوابن خيلي وقتي برا بازي تو هفته نمي مونه و مخصوصا كه خورشيد به دليل مدرسه اش كه زبان دارن هر شب تكاليف زبان هم داره.

به هرحال كه از استرس تموم شدن تكاليف و به موقع خوابيدنش ريزش مو پيدا كردم و شبها خواب امتحاناي خورشيد رو مي بينم.

خودش انقدر راحت و خونسرده. خيلي با آرامش تعريف مي كنه كه بچه ها به خاطر خوش خط بودن و منظم بودن و اينا از معلممون جايزه گرفتن. بعد دقت مي كنم ببينم اثري از ناراحتي، حسادتي چيزي تو صورتش معلومه كه مي بينم نه خيليهم خوشحاله كه دوستاش انقدر موفقن.

البته خوشبختانه اوضاع ياد گيريش خوبه. فقط خيلي تميز و خوش خط و با دقت نمي نويسه.

يكروز ديدم مداد جديد دستشه. مي گم از كجا؟

ميگه: معلم زبانمون بخاطر اينكه درسم خوبه بهم داده.

كلي ذوق كردم و بهش آفرين گفتم.

بعد داره برا باباش تعريف مي كنه كه همه بچه ها مداد گرفتن .

بهش مي گم مگه تو نگفتي چون خوب جواب دادي تو جايزه گرفتي؟

مي گه: آره ولي همه خوب بودن به همه مداد جايزه دادن و به چند نفرم چون بهتر بودن پاك كن هم دادن.

مي گم: بعلههههههههههههه!!!گریه

 عزيزترينم در سه سالگي

پسندها (1)

نظرات (31)

شراره
13 آذر 92 5:29
مامان افسانه انقدر زندگی رو سخت نگیر.خورشید مامان سالم بیشتر بدردش می خوره تا مامان بی اعصاب. عزيز دلمي مامان بعد از اين. مي بوسمت هم تور و هم وروجك شيرين موفرفريم رو.
مامان تارا و باربد
13 آذر 92 11:19
سلام خانومی گل عزیز دلمه این عزیزترین خونسرد شما .... قربونش برم با این قلب مهربونی که داره از شما چه پنهون منم بعضی وقتا به تکالیف مدرسه بچه ها که فکر می کنم تنم می لرزه گاهی اوقات تکلیف نقاشی دارن به اسم پیک آدینه باید برنامه ریزی کنم وقتی یکیشون خوابه تند تند برگه نقاشیشو رنگ کنه وگرنه هر دوشون باهم صد در صد دعواشون میشه این روزا صبح که باید با عجله حاضرشون کنم که خیلی دیر نرسم اداره تارا خانم در کمال خونسردی می شینه نقاشی کشیدن و دقیقا حس ریزش مو پیدا می کنم موفق باشی دوست عزیزم خورشید خانومو ببوس و خیلی دوستتون دارم ما بيشتر ماماني صبور و خستگي ناپذير.فكر كنم شما همون آخر كلاس اول موهات تموم شه.
مامان آرشيدا قند عسل
16 آذر 92 13:35
آخخخخخخخخخ كه خونسردي اين شيرين طلاها حرصصص مادرها رو در مياره جانممممممممممم كه قلبش اينهمه پاكه و حسادت تو وجودش نيست اين حال ريزش موت رو كاملاً درك ميكنم چون تقريباً هر روز صبح باهاش درگيرم !!! منكه پنجشنبه ها از 4 تا 6 صبح چند بار بيدار ميشم و ذوق مي كنم كه امروز خونه ايم و دوباره مي خوابم.
اسماباژگون
24 آذر 92 12:49
سلام خدا براتون نگهش دارههه چه اسم قشنگی داره اگر دوست داشتید به اینجا سر بزنید: سایت داریوش فرضیایی(عموپورنگ) http://farziaee.ir/?page_id=5249
فریبا
25 آذر 92 1:16
انقدر حرص نخور عزیزم هم خودت لازمی هم موهات ********************************************** نميشه باور كن.
مسی
25 آذر 92 9:51
یعنی حتی از تصورش هم کلی خندیدم پشت میز اداره قربونش برم بچه ام ارامشش و به هم نزن عشق منو ******************************************************************************* تا ما بچه بوديم اگه تكاليفمون رو انجام نمي داديم بهمون تذكر داده مي شد. حالا هم كه بزرگ شديم تا مشكلي تو تكاليف خورشيد هست تو دفترش مينويسند ولي گرامي...خب آدم استرس ميگيره.
مسي
30 آذر 92 14:57
ولي گرامی لطفا عشق منو ماچ کنید ، ایضا نقاش کوچک رو چند روز پیش یه خبر خوندم که نقاشی یه بچه از بوشهر یه جایزه بین المللی (فکر کنم مسابقه توی کره بود) رو برده بود نقاشی اش یه جورایی شبیه نقاشی مهرشاد بود نوروز رو کشیده بود یاد مهرشاد کردم و اینکه چه اسون میتونه برنده باشه *********************************************************** ممنون عزيزم. بهش گفتم مي دوني انگار بعضي چيزا رو سخت مي پذيريم و باور مي كنيم كه ميشه. اصن امسال يه جور عجيبي معني ولي گرامي رو فهميدم.
مامان ترنم
1 دی 92 8:17
درست مي شه زياد سخت نگير، اين دختر گل را از طرف من ببوس ********************************************************** ممنون عزيزم. همه ميگن كلاس دوم بهتره.
مسی
4 دی 92 8:09
اومدم ببینم عسل خانوم کار تازه ای نکرده که بخوونم و تحمل روزگار و این هوای الوده اسون بشه دیدم خبری نیست ، یادم اومد که بازم یاداوری کنم به این فرشته کوچولو کتاب داستان بدی بخونه ، کتاب داستان که بخونه یعنی برای چند سال پیش رو مشکل دیکته و فارسی ش حل شده ، باورت میشه من امسال حتی یه دیکته به کارین نگفتم؟تا به حال هم ندیدم تمرین کنه برای دیکته یا روخوانی و .... فقط عضو کتابخونه مدرسه هست و شاید بشه گفت به نسبت بچه های دیگه کتاب بیشتر میخونه و همین هم عجیب کفایت میکنه براشون چه قدر خورشید و تورو دوست دارم حتی خوندن چند باره نوشته هات و ، ممنون ************************************************************************* عزيزمي. ميشه لطفا كارين دختر يدونه و هنرمند و اهل فن رو با اين مشنگ من مقايسه نكني. ديروز بهش گفتم بشينه و يكم برگه هاي روان خوانيش رو بخونه. يكربعي خوند و گفت واي دهنم درد گرفته، بعدم حالا مثلا الان من اينا رو خوندم باسواد شدم؟
مامان تارا و باربد
7 دی 92 11:10
سلام دوست عزیزم کم پیدایی چه خبر از خورشید خانوم و شیرینکاری های جدیدش ***************************************************8 ممنون عزیزم ، تو محیط کار خیلی سرم شلوغه و خونه هم اصلا فرصت نمی کنم. ممنون از احوالپرسیتون. روی ماه عزیزترین ها رو ببوس.
دخترم عشق من
11 دی 92 9:45
سلام ولی گرامی ... عزیزم خیلی نگران نباش ... بذار خودش احساس مسئولیت کنه ... فقط کافیه مثل خودش خونسرد باشی .. خورشید جون وقتی ببینه که شما کمتر تذکر میدی خودش میاد به سمت تکالیفش و اونوقت میبینی که خودش ازت میخواد که تو تکالیفش کمکش کنی ... نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ... از قانون نرو به سمتش خودش میاد طرفت برا بچه ها استفاده کن .... موفق باشی دوست خوبم ******************************************************** ممنون عزیزم از راهنماییت. تمام تلاشم رو می کنم. فکر می کنم داره یکم اوضاع بهتر میشه. فاطمه گلم رو ببوس.
مامان آرشیدا کوچولو
12 دی 92 10:14
دلمون بسی برایتان تنگ شده دلبر کجاهید *********************************** همین دور وبرها. درگیر یه کارم که وقتم رو میگیره و آرامش لازم رو برای نوشتن توی اینجا و خوندن دوست داشتنی هام رو ندارم.
مامان نیروانا
22 دی 92 9:38
سلام دوستم، خوبی؟ خوشی؟ دلم برات تنگ شده بود اومدم به امید اینکه آپ باشی دیدم خیلی وقته ننوشتی نگرانت شدم. الهی خوب و تندرست باشی. خورشیدم رو ببوس *********************************** عزیزمی. خوبیم. سرم خیلی شلوغه و دلم نمی خواد با استرس و هولکی بیام اینجا و پیش شما.
مامان تارا و باربد
23 دی 92 11:55
سلبام خانوم مهندس پر کار و مشغله دلمون حسابی تنگ شده براتون بابا یه سر یواشکی بزن جای دوری نمیره ثواب داره می بوسیمتون ****************************************** ممنون عزیز پرمهرم. حتما حتما مزاحمتون می شم. باز هم ممنون که به یادم هستید.
مامانی درسا
1 بهمن 92 2:56
ای جون دلم ...... دلم برات یه ریزه شده بود گل خورشید ...... مامانی جون اینا گذری هست میدونم حرص میخوری کاریش نمیشه کرد ولی ظاهرا" این طرح توصیفی بدجوری بچه ها رو خوش خیال کرده چون تموم نوشته هات مثل روزانه های خواهری منه ..... اونم همش در حال حرص خوردنه و بیشتر که پسرش بسیار خونسرد ه ....... بهرحال این ها هم میگذره دیگه گذشت که مثل زمان ما بچه ها از ترس نمره بد و این جیزا تب کنن عزیزم ببوس گل دختری رو ************************************************************ ممنون عزیزم. نمی دونم ولی ظاهرا معلم ها هم خیلی از این روند آموزشی راضی نیستند. البته از بعضی جهات خیلی بهتر شده اینکه تمرین ها خلاقانه است و مثل زمان ما صرفا نوشتن زیاد نیست و خیلی فکر بچه ها رو درگیر می کنه ولی خب یکم استرس هم لازمه تا بچه ها انگیزه داشته باشند. درسای لپ گلی خوشگلم رو ببوس.
مامان نیروانا
6 بهمن 92 13:05
خوشحالم که خوبی عزیزم، الهی گرفتاریات همه شیرین باشه. البته من خودمم خیلی دیر به دیر آپ میکنم. سرمای زمستون دست و قلم همه رو فریز کرده ولی دلامونو نمیتونه. دوسِت دارم
مامان تارا و باربد
9 بهمن 92 12:19
مامان کوثری
18 بهمن 92 13:05
طراحی و چاپ تقویم سال1393 با عکس اختصاصی کودک شما طراحی و چاپ انواع تگ هفت سین کارت طراحی و چاپ پستال های عید نوروز با عکس کودک طراحی و چاپ انواع تم های تولد با طراحی های متفاوت طراحی انواع کلیپ های تولد و جشن ها و مراسم کوچولوهای گلتون و همچنین تهیه کیت های تندیس دست و پای کودک خدمتی جدید از تم پارتی
ستاره زميني
21 بهمن 92 17:54
مامان آرشیدا کوچولو
3 اسفند 92 17:09
سللللللللللللللللاااااااااااااااام مامی خورشید خونه نیستی فدای مهربونت ؟؟؟؟؟؟؟ نه که نی نی جدید تو راه دارید کم پیدایید
بانو
15 اسفند 92 10:46
سلام دوست عزیز جامعه مجازی بانو با موضوعات سبک زندگی در خدمت شماست. همه اینجا هستند اما جای خالی شما احساس می شود. با اشتراک تجربیات و مطالب وبلاگ خود در بانو، دوستان جدیدی پیدا خواهید کرد. منتظر حضور تان در شبکه اجتماعی بانو هستیم. تازه های مادرانه را در چشم به راه و الهه مهر بانو دنبال کنید. جامعه مجازی بانو www.banoo.ir
مامان تارا و باربد
17 اسفند 92 12:35
معشوقی عاشق
18 اسفند 92 23:41
کجایی پس مامان خورشید؟
مامان آرشيدا قند عسل
19 اسفند 92 9:46
نه انگار وب زدگي به شما هم سرايت كرده!!!
مامان تارا و باربد
27 اسفند 92 9:09
سلام عزیزم خوبی سال نو پیشاپیش مبارک امیدوارم همه لحظه هاتون شاد و لبریز از طراوت باشه
مامان نیروانا
5 فروردین 93 11:36
بهار و عیدتون مبارک عزیزای من! الهی هر جا هستی شاد باشی و تندرست. به امید دیدار بیشترت سال 93. دوسِتون دارم
مامان آرشيدا قند عسل
6 فروردین 93 9:01
بهار آمد که تا گل باز گردد / سرود زندگی آغاز گردد بهار آمد که دل آرام گیرد / ز درد و غصه ها فرجام گیرد بهار بر شما مبارک
مامانی درسا
8 فروردین 93 2:30
نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند . . . نوروزت مبارک و بهارت گلباران دوست من
مامان تارا و باربد
11 فروردین 93 14:58
سلام عزیزم سال نو مبارک براتون بهترین ها رو آرزو دارم سرتون خلوت نشد بابا دلتنگ تون هستیم
nahid
27 اردیبهشت 93 14:21
خدااین فرشته نازنین را حفظ کنه باهمه ی زیبایی وامکاناتی که خداوند به این فرشته داده ...پیشنهاد میکنم موسیقی واقعی رافراموش نفرمایید...برای متفاوت ترشدن وهوش و ...خودباوری موسیقی یاد بگیره بهتره. خصوصی وتضمینی به شیوه ی کاملا" آسان و جدید درکوتاهترین زمان باما بهره بگیرید....
مامان نسرین
15 تیر 93 16:08
سلام عزیز دلم خورشید جون خوشگل و مامان مهربون. بالاخره موفق شدم یک وقت آزاد گیر بیارم.خاله ماشاالله چقدر خوشگل شدی.الان صدف کنار منه ووقتی عکسای شما رو دید اسمتو از من پرسید وقتی بهش گفتم خورشید گفت مامان نمی شه اسم منو هم بذارین خورشید؟ کلی برات چیزی گفته بنویسم آخر جملش رو گفته بنویسم امیدوارم 1شنبه خوبی داشته باشی بیا خونمون باهم بازی کنیم. دستور داده آدرس خونمونو برای گوشی مامانی اس مس بدم. خلاصه خاله جونمامیدوارم همیشه خندون باشی. ******************* الهی همه مشغولیت هاتون از خیر و شادی باشه. به صدف عزیزم بگو که چقدر اسمش زیباست و دوست داشتنی. دیدن شما و صدف آرزوی ماست. برای داداشی صدفم آرزوی بهترین ها رو تو سال تحصیلی جدید دارم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید می باشد