براي تو 55 (شادي و سلامتي تو تنها آرزومه)
از اول مهر كه اومديم خونه جديد و ماجراي طاقت فرساي عوض كردن خونه و اسباب كشي تموم شد (البته هنوزم درگير جابه جايي هستيم) عزيزتر از جونم يكهفته دچار مشكل مزاجي شد بعد كه خوب شد گرفتار حساسيت پوستي (كهير) شد و جمعه گذشته هم كه با يه زمين خوردن خيلي آروم روي فرش استخون دستش ترك خورد و تا شنبه بعد بايد توي گچ باشه. البته خودش تو هيچكدوم از اين ماجراها خيلي اذيت نشد بسكه شاد و سرحاله و اصولا خورشيد با همه مسائل راحت كنار مياد ولي من خيلي اذيت شدم و غصه خوردم. وقتي بردمش برا معاينه دستش چون خيلي درد نداشت اصلا انتظار نداشتم بگن شكسته و بايد گچ گرفته بشه تا آقاي دكتر گفت شكسته ناخودآگاه گريه ام گرفت و بعد خورشيد با تعجب نگاهم كرد و گفت: ما...
نویسنده :
مامان خورشید
8:01