خورشيدخورشيد، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

خورشید

براي تو 33 (عيد خوب خوب)

1391/1/21 10:50
نویسنده : مامان خورشید
382 بازدید
اشتراک گذاری

خورشيدم چه روزهاي خوبي رو توي نوروز كنار هم گذرونديم و با يادآوري اش همچنان سرشار از انرژي و لبخند مي شوم. مثل هرسال يك هفته شمال در آغوش خانواده بابا و يك هفته تهران در آغوش خانواده مامان كه البته همه يك خانواده ايم. خوش گذشت و به سلامتي. و اين از همه مهمتره براي شروع يك سال خوب.

و باز بهار و باز همراهي تو بعد ساعت كاري و اتمام مهد در پارك ها و خنده هاي بلند و از ته دلت روي تاب كه من رو هم با خودت مي بري.

و از اتفاقات بامزه اين روزها:

خورشيد روز اول بعد عيد توي پارك در مواجهه با يك كودك بسيار پرحرف و با صداي بسيار زير جيغ گونه: واي خدا به دود (دقيقا" با همين تلفظ)

خورشيد وقتي دوست داشت در قسمت ديگري از پارك كه سايه بود بازي كنه و من مخالفت كردم چون سرد بود: مامان چيه آفتاب آدم و گرم مي كنه، كلافه مي كنه و توضيح من كه نگو اينجوري اگه آفتاب نباشه هيچ چيزي سبز نمي شه و زمين از سرما مي ميره.

خورشيد همان سكانس چند روز بعد و در جواب من كه گفتم بيا يكم زير درخت تو سايه استراحت كنيم و خورشيد دوست داشت بازي كنه : چيه مامان تو سايه آدم سردش مي شه . همه موجودات از سرما مي ميرن. آفتاب خوبه آدمو گرم مي كنه.

و من مستاصل:نگران

***************************************************************

خورشيدم  روز اول عيد عيدي هايش را اينطرف و آن طرف مي انداخت و بهش توضيح دادم كه اولا بگو زحمت نكشيد و ممنون و بعد كه گرفتي باز تشكر كن و بعدا بده به بابا كه بذاره توي جيبش و گم نشه و باهاش برات هرچي دوست داري بخريم.

در روزهاي بعدي در حاليكه دست خورشيد به سمت عيدي دهنده دراز است و منتظر يه مرسي سريع تحويل مي دهد و به سرعت عيدي را در جيب بابا مي چپاند.

و شرمساري من و بابا و خوشحالي بيش از حد اين وروجك در ادامه.

************************************************************

يك آقا پسر گل توي پارك و در مواجهه با خورشيد: استقلالي هستي يا پرسپوليسي؟ و گمان ما از اينكه خورشيد اصلا نمي داند اين دو يعني چه 

و جواب خورشيد كه: پرسپوليسي هستم.

و پسر گل: من استقلاليم و از شما قوي تريم.

و خورشيد: نه ما تازه در يك بازي برديم و من همچين شوت مي زنم كه بخوره توي دروازه عرشيا (عرشيا از دوستان مهد خورشيد كه ظاهرا بايد استقلالي باشد) 

و ما:تعجب متفکر ابله

***********************************************************

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

هدیه خدا
21 فروردین 91 13:02
سلام ماشاله چه دختر خوش سروزبونی. ایشاله همیشه به سفر وشادی.
مامان آرینا موفرفری
21 فروردین 91 16:48
سلام عزیزم همیشه خنده روی لباتون باشه .خیلی جیگر شدی خورشیدم می بوسمت.
مستانه
22 فروردین 91 13:09
خورشيد که باشی یعنی اگر نتابی گرما نیست و از سرما می میریم ، پس همیشه بتاب خورشید خانوم ... خورشید من اینجا برات می نویسم بعد من تایپ فارسی ام بده اما سعی می کنم درست بنویسم که سالهای بعد که بزرگتر شدی بتونی خودت بخونی بعد بدونی که من چقدر اینجا حس خوبی داشتم هر بار اومدم از دیدن تو و خوندن کارها و حرف هات
مامان دینا جون
22 فروردین 91 22:08
سلام عزیزم.مرسی که به وبلاگ دخترم سر زدی.با افتخار لینکتون کردم.اینم یه بوس واسه خورشید خانوم ناز نازی.


ممنون خيلي لطف كرديد.
زهره مامان آریان جون
22 فروردین 91 23:33
الهی چه بلبل زبونی هستی خورشید خانوم. من عاشق این جور بچه هام. همیشه خوش باشید
مامانی درسا
23 فروردین 91 1:54
ای جانم . مامانی همه ی ما جلوی این وروجکا کم میاریم . خورشید عزیزم عکسات رو همشونو دیدم خیلی خیلی خوشگلن عزیزم . میدونی جون شما خوشگل خانم توشی
مامان نيروانا
23 فروردین 91 10:12
چقدر غرق شادي ميشم از اينكه دوستاي عزيزم هم عيد رو با سلامتي و شادي سپري كردن. چقدر بانمكي گل. خوشحالم كه خورشيد خانوم همه جا تابيده و گرما بخشيده. هميشه درخشان باش خورشيد ما و همينجور نمك بپاش
بهار(مامانی شهراد)
27 فروردین 91 12:07
سلام عزیزمخوشحالم که دوست خوبی مثل شما دارم که همیشه بهمون سر میزنید وبه فکرمون هستین.بابت احوالپرسی تون هم ممنونمدخترگلمو به جای من 1000 تا ماچش کن. . .
مامان احسان
29 فروردین 91 15:20
خیلی فیگورات با مزه ست عزیزم امیدوارم همیشه ها لبخند روی لبات باشه گلم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید می باشد