خورشيدخورشيد، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

خورشید

براي تو 29 (شاديت را آرزومندم)

1390/12/1 11:38
نویسنده : مامان خورشید
476 بازدید
اشتراک گذاری

عزيز مامان اين روزا حسابي توي مهد مشغول آماده شدن براي جشن نوروز هستيد و انواع و اقسام شعرها و نمايش و ... دارين ياد مي گيريد و از ما هم مي خوان كه تو خونه باهات كار كنيم.

نمي دونم اين كار درستيه كه انقدر با بچه ها كار بشه. روانشناس مهد از اين كار راضي نبود و مي گفت بچه ها مرتب از اين كلاس در ميان مي رن تو اون كلاس و تند تند كاردستي درست مي كنن و بدون اينكه از اين كار لذت ببرن و تازه از مامان و باباها هم مي خوان كه تو خونه هم با شما كار كنيم تا مبادا استعدادهاتون حروم بشه و وقت طلايي يادگيري شما تلف بشه و خلاصه حروم بشين.

انگار مسابقه است. من يه دختر با رتبه عالي تو كنكور نمي خوام كه تو مسايل شخصيتي مشكل داشته باشه. من يه دختر موسيقيدان نمي خوام كه نتونه نيازهاي ابتدايي روحيش رو بيان و حل كنه. من يه دانشمند نمي خوام كه با رفتارهاي غير طبيعي اش باعث آزار اطرافيانش بشه. من يه دختر شاد مي خوام كه از لحظه لحظه بزرگ شدنش ، يادگيري هاش، كنجكاويهاش، شناختن هاش لذت ببره. اگه دوست داشت كار ويژه ايي تو زندگيش انجام بده خب بده ولي نه از سر اجبار كه براي من تو همينجوري هم با همه دنيا فرق داري و اين مهر و عشقي كه ديگران از بودن با تو كسب مي كنند باعث ميشه انسان متفاوتي باشي.

عزيزترينم من همه تلاشم رو براي پيشرفت تو مي كنم ولي هيچوقت هيچوقت نه خودم تو رو با كسي مقايسه مي كنم و نه اجازه مي دم كسي تو رو در مقام مقايسه به دويدن واداره.

من آرزو ندارم تو هيچكدوم از آرزوهاي برآورده نشده من و پدرت رو برآورده كني. تو هم حق داري شكست بخوري بلند بشي و دوباره از نو بسازي. تو هم يه انساني مختار مختار

خورشيدم در يلداي 90 


 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان یسنا گلی
1 اسفند 90 12:33
سلام خاله جون.چه خورشید خانوم نازی .خدا حفظش کنه. ممنون که به ما سر زدین. با اجازه لینکتون کردم.
مامان تارا و باربد
1 اسفند 90 12:55
آرزو دارم به تمام آرزوهای زیبایت برسی همیشه پاینده باشید
دخترم عشق من
2 اسفند 90 8:19
سلام چه ارزوهای خوبی . منم موافق این نظرات شما هستم و معتقدم اگه بچه ها بخوان از زندگی کردن لذت واقعی ببرن باید همین کار رو کرد منم بچه درسخون و پرفسور که از زندگیش هیچ لذتی نبره نمیخوام .مطمئنم با این دید شما نسبت به زندگی حتما به ارزوهای درستتون میرسید.
مامان هلیا
2 اسفند 90 8:30
سلام چقد زیبا نوشتی با اجازه متن پست اخرتون رو کپی کردم چون خیلی بهش اعتقاد دارم که بچه باید بچگی کنه و لذت ببره .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید می باشد