من زن ايراني ام
من زن ايراني ام
در پناه عشق شيريني، پاكي سياوشي و صبر تهمينه اي زاده شدم
در پناه صبوري شانه هايي بزرگ شدم
در پناه صداقت نگاهي عاشق شدم
در پناه گرمي قلبي دلباختم
در پناه آغوش لطفي مادر شدم
در پناه استواري قدم هايي، قدم برداشتم و شدم سرشار از مهر
همسر شدم، سپر بلاي همسر
مادر شدم، بلاكش فرزند
دختر شدم، مادر پدر
خواهر شدم، فرياد برادر
مادر شدم، مادر فرزند شهيدم، فرزند اسيرم. ازغم شهيد گمنامم پيرهن دريدم و در غم اسير گمنامم امن يجيب خواندم.
شدم مادر سرزمينم. شدم شرف، آبرو و ناموس. شدم غيرت مردان غيور ايرانم.
و اكنون اينجايم خسته اما محكم با كوله باري از تاريخ ايستادگي
و از اينهمه هيچ نمي خواهم
حقوق مساوي با مردان نمي خواهم، دسته چك و صندلي دانشگاه و كرسي مجلس نمي خواهم، فقط مي خواهم اين پناه ها كه در آنها باليديم حصارمان نشود. محاكمه نشوم، قضاوت نشوم وقتيكه در چشمان مردان سرزمينم برادرانم مي نگرم، لبخند مي زنم و مي گويم از ديدنتان خوشحالم، وقتيكه ميخندم، ميدوم و يا مي گريم.
فقط مي خواهم
نفروشيدم بخاطر فقر
نزنيدم بخاطر جهل
نكشيدم بخاطر ترس
مرا به گناه هبوطتان سرزنش نكنيد، مرا به لطف حضورتان در بهشت اختيار تحسين كنيد.