براي تو 41 (و باز قصه تلخ رفتن)

1391/3/31 8:12

نویسنده : مامان خورشید

583 بازدید

اشتراک گذاری

امروز يكي از همكاران عزيزم به قصد اقامت در استراليا از پيشمون رفت و دوباره قصه تلخ رفتن عزيزي و بدرقه و خداحافظي.

به قول عزيزتريني كاش خارج وجود نداشت.

كاش كاش كاش و هيچكدام از اين اي كاش ها تسكين دهنده درد رفتنشون و نبودنشون نيست.

دلتنگي چيز غريبيه مثل يه بغض هميشه تو گلوت مي مونه و حتي توي شادترين لحظه هاتم همراهته.

عزيز جونم چه خوبه كه دنياي شيرينت هنوز دلتنگي نداره، غم بي پايان نداره و هيچ بغضي توش نمونده.

هميشه وقتي صبر در نيمه راه بود مي رسيدي

مي آمدي و دل آشفته ام را سامان مي بخشيدي

اكنون صبر به سر آمده

كار دل از آشفتگي گذشته

كجايي؟

پرسه زدن در رويايت ديگر تسكيني بر نبودنت نيست

بيا و با يك سلام

بيا و فقط با يك سلام

دلم را به زندگي اميدوار كن

"اسم نويسنده را نمي دانم"

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (14)

مامان تارا و باربد
31 خرداد 91 10:27

زندگی یعنی ملغمه ای از غم و شادی اگر دوری نبود آدم قدر نزدیکان و دوستانش رو نمی دونست امیدوارم شما و دوستانتان همواره موفق باشید

رایکا(پوسترساز)
31 خرداد 91 18:16

سلام مامان خورشید من رایکا هستم اگه دوس دارید از کودک گلتون عکس های رویایی داشته باشید به وبلاگم یه سری بزنید فرقی نمیکنه با چی عکس بگیرید رایکا اونو به یه عکس رویایی تبدیل میکنه امتحانش ضرری نداره دیدنش هم خالی از لطف نیس پذیرش انواع سفارش: طراحی پوستر رویایی همراه با روتوش طراحی پوستر برای تمامی سنین طراحی کارت تولد با عکس کودک شما طراحی کارت پستال با عکس کودک شما طراحی عکس رومیزی متناسب با رنگ دلخواه و دکور شما و... به همراه مشاوره ی رایگان برای عکاسی و ژست و ... با قیمت کامل استثنایی هر پوستر 1500 تومان پس منتظر چی هستید؟؟ رایکا در خدمت شماست ...

هدیه خدا- فریماه
1 تیر 91 0:01

سلام راست میگید خیلی سخته. چند وقت دختر خاله عزیزمنم با خانواده رفتن آمریکا. خیلی سخت گذشت روزهای خداحافظی. ولی چه میشه کرد. تا بوده همین بوده.

مامان آرشیدا کوچولو
1 تیر 91 0:55

عسسسیسسسم چه بااحساس کپی بود نوشتت

آخه اولش اینقدر بااحساس بود که فکر کردم نوشته خودته

مامان آرشیدا کوچولو
1 تیر 91 0:57

صورت ماه خورشید رو ببوس خیلی با این لباس عروس ناز شده

امي تيس
1 تیر 91 12:37

مامان خورشيد عزيز.واقعا شرمنده ام ميكني.صورت ماهتو ميبوسم.ماشالله به اين دخمل گلت

امي تيس
1 تیر 91 12:38

راستي پس من چي بگم كه خواهر عزيزتر از جونم داره براي هميشه از ايران ميره

دخترم عشق من
3 تیر 91 8:46

دلتنگ نباشی دوست خوبم .خورشید جون رو از طرف من ببوس . لباسش خیلی قشنگه .

مامان نيروانا
3 تیر 91 9:04

دنيا رو يه دهكده تصور كن مامانِ خورشيد. اونوقت ديگه خارجي وجود نداره. مرزها رو ما ميكشيم وگرنه مرزي نيست. دلتنگ فاصله ها نباش عزيزم، فكر كن چطور ميتوني بشكنيشون. براي دل درياييت هميشه شادي رو آرزو ميكنم

زهره مامان آریان جون
3 تیر 91 16:24

برای دل تنگتون شادی آرزو می کنم

آدرینا
4 تیر 91 10:51

سلام. خوشحال شدم به وب من سرزدید. لطف کردید. چه زیبا گفتن مامان نیروانای عزیز.

ستاره زمینی
5 تیر 91 21:48

وای از این قصه رفتن و کلمه 7 حرفی خداحافظ.اصلا دوست ندارم.کاش نبود.همیشه بجای خداحافظی به امید دیدار را بکار میبرم.

مامان علی خوشتیپ
6 تیر 91 8:16

راحله مامان احسان
19 تیر 91 10:04

برات همیشه ها لبخند آرزو دارم

خورشید

براي تو 41 (و باز قصه تلخ رفتن)

نظرات (14)

مطلب بعدی

مطلب قبلی