خورشيدخورشيد، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

خورشید

براي تو 61 (قضيه مشكوكه)

1391/9/21 11:07
نویسنده : مامان خورشید
325 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقتيه كه خورشيد بدجوري از همكلاسي به نام آذين صحبت مي كنه و معلومه به شدت بهش وابسته است و كم و بيش راجع به عزيز ديگري به نام ليلي. كلي خوشحال شدم كه چه خوب خورشيد تونست با يكي دو نفر رابطه عميقي پيدا كنه. آخه توي اين مدت زيادي كه مهد مي رفت هيچوقت نديدم خيلي به كسي دل ببنده و صميمي بشه و تمام عشقش تو مهرشاد خلاصه شده و فقط براي اون دلتنگي مي كنه و بي تابش مي شه.

خلاصه كه كلي خوشحال شدم و بعد يواش يواش ديدم اي بابا مثه اينكه آذين Ipad داره و ليلي هم يه چيزي مثل اون كه كلي تو روز اسباب بازي با هم بازي مي كنن و طي صحبت با معلم فهميدم كه بله اونا وسايلشون رو فقط به خورشيد مي دن و علت اينهمه علاقه رو حدس زدم. (البته من تو دل خورشيد نيستم و فقط دارم حدس مي زنم و كاش اشتباه باشه). بعد از قول خورشيد شنيدم كه ديگه اجازه نمي دن بچه ها از اين جور وسايل مدرسه بيارن و فكر كردم كه خوبه پس به خاطر اونا نبود كه خورشيد با اين دوتا گل دوست شده.

ديروز جلسه اوليا بود و با مامان اين دوتا عزيز صحبت كردم و مامان ليلي مي گفت اين سه تا ظاهرا تيم تشكيل دادن و بقيه بچه ها رو تو اكيپشون راه نمي دن و از اين حرفا. از معلم پيگير شدم كه كلا منكر ماجرا شد و خود خورشيدم گفت من با تمام بچه ها دوستم و با همشون بازي مي كنم و يه چيزي تو اين مايه ها كه من متعلق به همه ام.

خلاصه كه قضيه مشكوكه!!!!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ساجده
21 آذر 91 11:19
سلام عزیزم متین تو مسابقه سوگواره محرم آتلیه سها شرکت کرده اگه لطف کنید بیاد تو وبلاگش به آدرسی که هست برید و بهش رای بدید ممنون میشم
مامان نيروانا
21 آذر 91 15:16
صفايي داره بچه ي آدم خودش دوست پيدا كنه براي خودش و بقول تو رابطه ي عميق پيدا كنه. الهي دوستياشون قشنگ باشه و اكيپشونم روز بروز گسترده تر و شلوغتر. دغدغه هاي اين سن هم حكايتيه خواهر! زنده باشه و تابنده خورشيدم
مامان آرشیدا کوچولو
22 آذر 91 14:24
یعنی حالا اوضاع خوبه یا بد مامانی اینم از همون حرارت هاست که از خورشید خانم ساطع میشه و باعث تاول میشه اما من فکر کنم خورشید خانم خونتون خیلی عاقل تر و خانم تر از این صحبت هاست
مامان تارا و باربد
24 آذر 91 8:55
فدای اون اکیپ دوستانه برم من خانمومی شده برای خودش می بوسمتون
مامان رقیه
24 آذر 91 12:27
داستان داره این دخترک تو مهد! یاد خودم و دبستانم افتادم یه گوه 4 نفره بودیم گاهس 3 تا باهم یهو با اون چهارمیه قهر میشدن در این مدت کل مدرسه قاطی پاتی بود !!!!! تا اون حد چطور از اول میزاشتن آی پد ببرن ! عجیبه ایشالا که همیشه دوستای خوب زیادی پیداکنه چرا عکس نزاشتی؟
ستاره زمینی
25 آذر 91 8:17
عزیزم متعلق به همه ام عزیزکم اکیپ تشکیل میدن وای چه صفایی داره این بچگی یادش بخیر ...
باران قلنبه
25 آذر 91 11:38
سلام عزیزم دخترم باران مظفری تو مسابقه محرم اتلیه سها شرکت کرده خوشحال میشم اگه به وبمون بیایی و به لینک مستقیم اتلیه بروید وبه باران امتیاز 5 رو بدهید تا 20 دی مهلت دارید واگر قبلا به کودک دیگری رای دادین بازم میتونین به باران من رای بدهید خیلی وقتتون رو نمیگیره ولی یک رای شما خیلی برای من ارزش داره منتظر کمکتون هستم مرسی ادرس مستقیم اتلیه http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=5
مستانه
26 آذر 91 11:10
خوبه همه اش رو باید تحربه کنند هم اینکه توی یه اکیپ راه داده نشند هم اینکه خودشون یه اکیپ بشند خوبه بزرگ میشند
زهره مامان آریان
27 آذر 91 0:18
شما هم داستان ها دارین با این مهد رفتن و بچه هاش.زیاد گیر ندین به این موضوع ها.سخت نگیرید.به جنبه های مثبتش نگاه کنید نه به مشکوکیش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید می باشد